THE SMART TRICK OF داستان های واقعی THAT NO ONE IS DISCUSSING

The smart Trick of داستان های واقعی That No One is Discussing

The smart Trick of داستان های واقعی That No One is Discussing

Blog Article

در برخی از این تابوت‌ها حتی مقادیری زهر نیز قرار داده شده بود تا فرد در صورت لزوم خودش را خلاص کند. انواع دیگری از تابوت‌های ایمن با قاب‌های شیشه‌ای نیز ساخته شده بودند که در صورت زنده بودن و نفس کشیدن فرد بخار می‌گرفتند. برخی از تابوت‌ها لوله‌هایی داشتند که متصدیان گورستان هر روز آن‌ها را بو می‌کردند تا از تجزیه‌ی جسد مطمئن شوند.

سرانجام، اون گفت: “من صد دلار به تو می پردازم!” و پول رو جلوی فروشنده نگه داشت.

اگر قرار باشد که تنها یک داستان از میان تمام داستان‌های جنایی آگاتا کریستی را انتخاب کنید که بدانید چرا به آگاتا لقب «ملکه‌ی داستان‌های جنایی» را داده‌اند، قتل در قطار سریع‌السیر شرق دلایل متقاعدکننده‌ای را در اختیارتان می‌گذارد!
Rastannameh
برخی ادعا می‌کنند که موقعیت مسافرخانه در امتداد این دو خط لی، به طور تصادفی مستقیماً به استون هنج انگلستان منتهی می‌شود و بنابراین باید مکانی با انرژی معنوی قوی باشد.

اما این روش با وجود منطقی که ظاهراً داشت، در واقعیت ناکارآمد بود. چراکه بیماران کاتالپسی در حالت حمله‌های کاتاتونی اصلاً درد را حس نمی‌کردند. بنابراین در عمل این معاینات اوضاع را وخیم‌تر نیز می‌کرد. به این جهت نه‌تنها فرد به اشتباه زنده‌زنده دفن می‌شد، بلکه قبل از تدفین مجانی شکنجه هم می‌شد! داستان‌های ترسناک واقعی از زنده به گور شدن به استفاده از تابوت‌های ایمن نیز دامن زدند.

او به دلیل خلأهای گذشته‌‌اش انتخابی کرده‌ بود و حالا با مشکل روبه‌رو شده بود، در حالی که باید خلأها را می‌شناخت و برای آنها راه‌حل پیدا می‌کرد. از طرف دیگر انرژی‌های این دو نفر برای زندگی کاملا متفاوت بود. راهکارهایی که من به او پیشنهاد دادم به اين ترتیب عبارت بودند از:

نباید اینطور می‌شد به ما گفته بودند بعد از عقد مهرتان به دل هم می‌افتد ولی تا الان احساس ما هیچ تغییری نکرده است و همچنان همان احترام و حسی را داریم که قبل از ازدواج داشتیم؛ حسی که من به نازنین دارم مانند حسی است که به خواهرم دارم و این حس تغییری نمی‌کند و اگر قرار بود تغییر کند تا به حال کرده بود.» نازنین هم حرف‌های رامین را تاييد کرد و گفت كه به رامین همانند برادرش نگاه می‌کند.سمت و سوی صحبت را به این مسیر بردم که آیا واقعا نمی‌شد با به‌کارگیری رفتار جرات‌مندانه و پافشاری بر آن جلوی این وصلت را گرفت؟ آیا نمی‌توانستند زیر بار این ازدواج نروند؟ البته بیشتر روی سخنم با رامین بود چون شاید این کار برای یک دختر در فرهنگ‌های سنتی خیلی سخت باشد ولی یک پسر قدرت بیشتری دارد و شايد بهتر بتواند روی نظر خودش پافشاری کند.

”پیرمرد کـه تازه وارد ۱۱۳ سالگیش شده بود، عصا زنان و سرفه کنان وارد اتاق دکتر شد.

طبق گفته‌های «غریبه زیبا: روح کیت مورگان و هتل دل کورونادو»، افرادی که فعالیت‌های ماوراءالطبیعه را در این هتل گزارش کرده‌اند، کم نیستند. میهمانان نورهای سوسوزن، یک تلویزیون گول‌زننده و تغییر دما را تجربه کرده‌اند که از ناکجاآباد ظاهر می‌شود و به طور غیرقابل توضیحی ناپدید می‌شود.

پیشنهاد می‌کنیم چند داستان واقعی ارواح را در ادامه این مطلب بخوانید.

زونا در اکتبر ۱۸۹۶ با آهنگر ۳۷ ساله، ادوارد تروت شو، ملاقات کرد. او ۲۳ ساله بود. آن دو تنها چند هفته بعد، با ناراحتی خانم هیستر، ازدواج کردند و به خانه‌ای نزدیک مغازه شوهر نقل مکان کردند.

بیشتر مواقع وقتی پسری قصد ازدواج با خانمی بزرگ‌تر از خودش را دارد حتما خانم سطح مالی خوبی دارد اما در مورد این فرد اوضاع کاملا عادی بود و خانم سطح اقتصادی خاصي نیز نداشت که عاملی برای ترغیب اشکان برای ازدواج با او باشد. هدا معلم آموزشگاه زبان است و اخیرا اشکان به او گفته‌ بود که دلش نمی‌خواهد بعد از ازدواج او شاغل باشد.

از سوی دیگر، اکثر مردم نیز فردی را می‌شناسند که تجربه‌ای داشته که نمی‌تواند به طور کامل توضیح دهد. فهرست این نوع گزارش‌ها در طول تاریخ، حیرت‌انگیز است، اگرچه شواهد علمی کمی برای اثبات آن‌ها وجود دارد.

از آنجایی که زونا برای خاکسپاریش با لباسی یقه‌بلند پوشانده شده بود، شایعات فراوان شد و حقایقی که قبلاً فاش نشده بودند، آشکار شدند.

Report this page